وحشتناکتر زمانی میشود که این آدمهای تنها و به ظاهر کمتأثیر، تعدادشان زیاد و زیادتر شود. آن وقت به مصیبتی دچار خواهیم شد که اگر هم بیچارهمان نکند، لااقل هزینه چاره کردن امور را بالا و بالاتر خواهد برد. نمیگویم این حرفها را بهرهای چندان از حقیقت است. معلوم است که نیست.
هر گزارهای که با اطلاقِ همه.... شروع بشود، نادرست است اما همین نادرستها اگر درست چاره نشوند میتوانند سیل راه بیندازند. سیل هم که خاصیتش ویرانگری است.
با شیوهای که ما در پیش گرفتهایم. با این که خود را نیازمند اقناع آحاد مردم نمیدانیم، معلوم نیست فردایی که بخواهیم به توجیه مردم کلمات را شمار کنیم، گوش شنوایی خواهیم یافت یا خیر. همین امروز هم کلی دیر شده است چه رسد به فرداهایی که در راه است و به ازای هر روز به اندازه چند روز اعتماد عمومی تراش میخورد.
خود مردم هم میدانند که "همه دزد نیستند" همه فاسد نیستند. همانها هم میدانند که این "همه...." غلط است اما چون کار درست در برابر نادرستیها را ناکافی میشمارند همه را از یک دم به صفات ناپسند متهم میکنند.
پای درد دلشان که مینشینی میشنوی که به رغم این "همه...." گفتنها فقط از دست یک عده معدود دلخورند. اما همان عده معدود، آثار زیانبار و پرشماری را بر زندگی مردم میگذارند. از آب و نان و خودرو و دارو و درمان گرفته تا خورد و خوراک که اولین مایحتاج زندگی است.
مردم روستا - قصد بیادبی ندارند - به ادبیات خودشان سخن میگویند؛ برخی از مسئولان را اگر ۸ گوسفند تحویلشان بدهی، ۳ تایش را هم به مقصد نمیرسانند اما همه اختیار ما را به دست گرفتهاند!
انشاالله کسانی که موضع گیریشان حال مردم را خوب میکند، با در نظر گرفتن شرایط عمومی، موضوعات را چنان سامان دهند که آن مرد بعد از "همه....."ای که میگوید، شریفند و امینند و نیک تدبیراند و صادقالوعد هستند را اضافه کند تا اعتماد عمومی به عنوان یک ارزش نگهدارند رو به فزونی بگذارد. سخت است و فرصتهای بسیاری از دست رفته است اما باز هم میشود مسیر جوی را به سمت درست اصلاح کرد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟